1401/05/19١٠:١٩

این رسمش نبود

این رسمش نبود

پیک‌های کرونا یکی پس از دیگری آمدند. پیک اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم. ۱۴۰ هزار نفر در این مدت جان باختند اما پرستاران در سخت‌ترین روزهای بحرانی ماندند. شب و روز بیدار ماندند با حداقل حقوق و تاخیر پرداختی‌ها ساختند به امید آینده‌ای بهتر.

به گزارش روابط عمومی سازمان نظام پرستاری به نقل از ساعت سلامت؛ هنوز یاد روزهای سخت کرونا فراموش نشده است. روزهایی که خیابانها خلوت بود. مردم در خانه بودند و نزدیکترین آشنایان هم به داد بیماران نمی‌رسیدند. اما گروهی بودند که داوطلبانه برای مراقبت از بیماران به میدان آمدند. بیمار شدند و جان دادند اما کرونا که فروکش کرد، عذرشان را خواستند.

پرستاران را می‌گویم. آنانکه حضورشان در بیمارستانها و مراقبت از بیماران، جان هزاران نفر را در پاندمی کرونا نجات داد. بیماری کووید۱۹ هنوز هم درمان ندارد و برای کسانی که به نوع شدید آن مبتلا می شوند. فقط مراقبت و اکسیژن درمانی می‌تواند مرهمی برای نجات باشد.

اول اسفند ۱۳۹۸ را هیچ کس فراموش نمی کند. زمانی که رسما همه گیری کرونا در ایران اعلام شد. هنگامه‌ای که هیچ کس درباره این مهمان ناخوانده چیزی نمی‌دانست. ماسک و الکل و لباس محافظتی نبود. بخش‌های بیمارستانی یک به یک به بخش کووید تبدیل شدند اما نیروی مراقبتی و پرستار کم بود.

وزارت بهداشت فراخوان داد که فارغ التحصیلان پرستاری بیایند. آنانکه دوره طرح شان تمام شده بود، تمدید کنند. گروهی نیز به صورت شرکتی یا قراردادهای ۸۹ روزه جذب شدند با این وعده که در اولویت استخدام قرار می‌گیرند و بدون آ‌زمون یا امتیاز ویژه در آزمون، استخدام می‌شوند.

در شرایطی که مهمترین مشکل بیمارستانهای کشور کمبود پرستار است و این مراکز با ۱۵۰ هزار کمبود پرستار مواجه هستند. نیروهای موجود نیز مجبورند با شیفتهای طولانی و اضافه کاری های اجباری در شرایط سخت، کمبودها را جبران کنند. حدود ۱۰ هزار پرستار جوان به بیمارستانها آمدند.

پیک‌های کرونا یکی پس از دیگری آمدند. پیک اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم. ۱۴۰ هزار نفر در این مدت جان باختند اما پرستاران در سخت‌ترین روزهای بحرانی ماندند. شب و روز بیدار ماندند با حداقل حقوق و تاخیر پرداختی‌ها ساختند به امید آینده‌ای بهتر.

ورق برگشت

در زمانه‌ای که نزدیکترین فامیل و دوست از بیماران کرونا فاصله می‌گرفتند. مهمانی‌ها تعطیل شده بود. کارمندان دورکار شده بودند و خیابانها خلوت بود. پرستاران در بیمارستانها مشغول اکسيژن درمانی بیمارانی بودند که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند.

آنان ماندند تا میلیونها نفر در این بحران بزرگ جان به در برند. بیش از ۱۵۰ نفر از آنان در این دوران از بین رفتند و لقب شهید گرفتند. نامشان را مدافعان سلامت گذاشتند و نمادهایشان را همه جا نصب کردند. خیابانها و میدانها به نامشان شد. اما پیک ششم که تمام شد و آمارهای مرگ پایین آمد و به صفر رسید، ورق برگشت.

اخراج، تعدیل، برکناری، عذرخواستن. اسمش را هر چه بگذارند. واقعیت یکی است. بعد از موج کرونا حدود ۱۰ هزار نفر از پرستاران (مدافعان سلامت) که به صورت طرحی یا شرکتی در دوران کرونا از جانشان مایه گذاشتند و شبانه روز در بیمارستان بودند تا هموطنانشان زنده بماندند، خانه نشین شدند.

آنان بیش از دوسال شاهد سخت‌ترین روزهای کرونا و بدحال ترین بیماران بودند. بیدار ماندند. بیمار شدند و ماندند. همکارشان را از دست دادند و ماندند. عزیزشان بیمار شد و ماندند. خانواده شان را از دست دادند و ماندند. ماندند در صحنه‌ای که همه‌اش اشک و اضطراب و درد بود.

اما آمارها که پایین آمد. گفتند قراردادتان تمام است. بروید در آزمون استخدامی شرکت کنید. حالا پیک هفتم آمده است و این پرستاران همچون کارگران فصلی در خانه هستند. معلوم نیست اگر ‌آتش این پیک شعله ور شود چه کسی باید به داد بیماران برسد. این رسمش نبود.

افشین شاعری


 
نسخه چاپي

 

برای این خبر نظری ثبت نشده است
نظر شما
نام :
ايميل : 
*نظرات :
متن تصویر را وارد کنید: